من خویشاوند نزدیک هر انسانی هستم . نه ایرانی را به غیر ایرانی ترجیح می دهم نه انیرانی را به ایرانی . من یک لر بلوچ کرد فارس ، یک فارسی زبان ترک ، یک افریقائی اروپائی استرالیائی امریکائی آسیائی ام ، یک سیاه پوست زردپوست سرخ پوست سفیدم که نه تنها با خودم و دیگران کمترین مشکلی ندارم بل که بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس می کنم . من انسانی هستم میان انسان های دیگر بر سیاره ی مقدس زمین ، که بدون دیگران معنائی ندارم .
بر گرفته از سایت رسمی احمد شاملو
تاریخچه بمب اتم
هانری بکرل نخستین کسی بود که متوجه پرتودهی عجیب سنگ معدن اورانیم گردیدبس ازان در سال 1909 میلادی ارنست رادرفوردهسته اتم را کشف کردوی همچنین نشان دادکه پرتوهای رادیواکتیودر میدان مغناطیسی به سه دسته تقیسیم می شود( پرتوهای الفا وبتا وگاما)بعدها دانشمندان دریافتند که منشاء این پرتوها درون هسته اتم اورانیم می باشد . در سال 1938 با انجام ازمایشاتی توسط دو دانشمند ا لمانی بنامهای ا توها ن و فریتس شتراسمن فیزیک هسته ای پای به مرحله تازه ای نهاد این فیزیکدانان با بمباران هسته اتم اورانیم بوسیله نوترونها به عناصر رادیواکتیوی دست یافتندکه جرم اتمی کوچکتری نسبت به اورانیم داشت او برای توصیف علت ایجاد این عناصرلیزه میتنرو اتو فریش پدیده شکافت هسته رادر اورانیم تو ضیح دادندودر اینجا بود که ناقوس شوم اختراع بمب اتمی به صدا در امد .
U235 + n -> fission + 2 or 3 n + 200
MeV زیرا همانطور که در شکل فوق می بینید هر فروپاشی هسته اورانیم0 میتوانست تا 200 مگاولت انرژی ازاد کند وبدیهی بود اگر هسته های بیشتری فرو پاشیده می شد انرژی فراوانی حاصل می گردید. بعدها فیزیکدانان دیگری نیز در این محدوده به تحقیق می پرداختند یکی ازانان انریکو فرمی بود( 1954 - 1901) که بخاطر تحقیقاتش در سال 1938 موفق به دریافت جایزه نوبل گردید. در سال 1939 یعنی قبل از شروع جنگ جهانی دوم در بین فیزیکدانان این بیم وجود داشت که المانیهابه کمک فیزیکدانان نابغه ای مانند هایزنبرگ ودستیارانش بتوانند با استفاده از دانش شکافت هسته ای بمب اتمی بسازندبه همین دلیل از البرت انیشتین خواستند که نامه ای به فرانکلین روزولت رئیس جمهوروقت امریکا بنویسددر ان نامه تاریخی از امکان ساخت بمبی صحبت شد که هر گز هایزنبرگ ان را نساخت . چنین شدکه دولتمردان امریکا برای پیشدستی برالمان پروژه مانهتن را براه انداختندو از انریکو فرمی دعوت به عمل اوردند تا مقدمات ساخت بمب اتمی را فراهم سازد سه سال بعددر دوم دسامبر 1942 در ساعت 3 بعد از ظهر نخستین راکتور اتمی دنیا در دانشگاه شیکاگو امریکا ساخته شد . سپس در 16 ژوئیه 1945 نخستین ازمایش بمب اتمی در صحرای الامو گرودو نیو مکزیکو انجام شد. سه هفته بعد هیروشیمادرساعت 8:15 صبح در تاریخ 6 اگوست 1945 بوسیله بمب اورانیمی بمباران گردیید و ناکازاکی در 9 اگوست سال 1945 در ساعت حدود 11:15 بوسیله بمب پلوتونیمی بمباران شدند که طی ان بمبارانها صدها هزار نفر فورا جان باختند . انریکو فرمی (صف جلو نفر اول سمت چپ) و همکارانش در شیکاگو پس از ساخت نخستین راکتور هسته ای جهان به امید انکه از راکتور هسته ای تنها در اهداف صلح امیز استفاده شود و دنیا عاری از سلاحهای اتمی گردد . لیزه میتنر ( مادر انرژی اتمی ( لیزه در سال 1878 در یک خانواده هشت نفری بدنیا امد وی سومین فرزند خانواده بود باو جود تمامی مشکلاتی که بر سر راه وی بخاطر زن بودنش بود در سال 1901 وارد دانشگاه وین شد و تحت نظارت بولتزمن که یکی از فیزیکدانان بنام دنیا بود فیزیک را اموخت . لیزه توانست در سال 1907 به درجه دکتر نایل گردد و سپس راهی برلین گردید تا در دانشگاهی که ماکس پلا نک ریاست بخش فیزیک ان را بر عهده داشت به مطالعه و تحقیق بپردازد بیشتر کارهای تحقیقاتی وی در همین دانشگاه بود وی هیچگونه علاقه ای به سیاست نداشت و لی به علت دخالتهای روز افزون ارتش نازی مجبور به ترک برلین گردید ودر سال 1938 به یک انستیتو در استکهلم رفت . لیزه میتنر به همراه همکارش اتو فریش اولین کسانی بودند که شکافت هسته را توضیح دادند انان در سال 1939 در مجله طبیعت مقاله معروف خود را در مورد شکافت هسته ای دادند وبدین ترتیب راه را برای استفاده از انرژی گشودند به همین دلیل پس از جنگ جهانی دوم به میتنر لقب مادر بمب اتمی داده شد ولی چون وی نمی خواست از کشفش بعنوان بمبی هولناک استفاده گردد بهتر است به لیزه لقب مادر انرژی اتمی داده شود.
یکی از عمده عواملی که تاکنون سبب حفظ و حراست فرهنگ ملت کورد شده است همین همسویی اندیشهی قومی است. شاعران کورد به آن نکته فروزش و فراگیر اندوه و شادمانی مشترک انسانی رسیدهاند و زبانشان ... همبستهی بغضها و بیمها و دردها و عشقها و عاشقانههای آدمی را در بر می گیرد.
شاعرانی که رسوب، فرهنگ، دردها و ناعدالتیها و ادبیات این ملت را به گوش دنیا رسانده و خود نیز جهانی شده اند . یکی از این شاعران جهانی و معاصر کورد استاد شیکو بیکس می باشد. شیرکو بیکس فرزند «فایق بیکس» که پدرش یکی از شاعران بزرگ و ملی کورد می باشد. شیرکو بیکس در سال 1940 میلادی (1319) شمسی در شهر سلیمانیه به دنیا آمد و در دامن مادری فرهنگ دوست و پدری دانا بزرگ شد.
او بعد از استاد عبدالله گوران، یکی از شارحان و معماران پیشرو شعر آزاد کوردی است. شیرکو بیکس پر کار و خستگی ناپذیر که بیشتر به مفهوم ادبی جهانی در اذهان اهل فن جایی گرفته است و با آنکه در نقد ، داستان و ترجمه تواناییهایی در خور و شایسته می باشد، اما کار شعر ، سرنوشت محوری قلم او را رقم می زند . استاد شیرکو بیکس هر چند وابستگی به احزاب و گروههای فعال سیاسی کورد را داشت اما از راه ادبیات و سرودن شعر به مبارزه علیه ظلم و زور روا شده به ملت کورد پرداخت و سالها در این زمینه به فعالیت پرداخت که می توان به مبارزات او در این مهم بر علیه رژیم فاسد و اشغالگر بعثی صدام حسین و سرودن شعر برای شخصیتهای مبارز کورد و شهیدان این راه اشاره کرد.
سخت کوشی و پیگیری این شاعر جهانی در سیطره فرهنگ، ادبیات و شعر کوردی ، به او شخصیتی غول آسا و عاصی بخشیده است. شاعر چیره دست فارس زبان روزگارمان سید علی صالحی سالها پیش شیرکو بیکس را امپراتور شعر دنیا نامیده است .
شیرکو بیکس در جامعه فرهنگی کورد، هموزن احمد شاملو در پهنای ادبیات معاصر فارس می باشد. آثار شیرکو غنی و بسیارند، در سال 1968 میلادی اولین مجموعهی شعر وی با عنوان «درخشندگی شعر» منتشر شد و صاحب آثاری چون: آئینههای کوچک «شعر» ، بامداد «شعر»، من عطشم را با آتش فرو می نشانم «شعر»، کاوهی آهنگر «نمایشنامه منظوم»، سپیده دم «شعر»، پیرمرد و دریا «همینگوی – ترجمه»، دو سرود کوهی «شعر»، رودخانهها «مجموعه داستان»، عقاب «شعر»، کجاوه گریهها«شعر»، صلیب و مار و روزشمار شاعر «شعر بلند» و... مجموعه مقالات ، ترجمهها و ... می باشد. شیکو بیکس در سال 88-1987 میلادی از دست «انگوار کارلسن» نخست وزیر سوئد جایزه جهانی «توخولسکی» مدال افتخار در ادبیات را دریافت کرد و همچنین در فلورانس ایتالیا، بزرگترین انجمن مدنی به او لقب «همشهری» داده است.
اشعار شیرکو تاکنون به زبانهای آلمانی، فرانسه، ایتالیایی، سوئدی، نروژی، عربی، فارسی و... ترجمه شده است و بعضی از اشعار او انتخاب شده و در کتابهای درسی چند کشور برای تدریس گنجانده شده است.
شیرکو بیکس بیشک مانند حلقهای گره خورده در زنجیرهی خدایگان تاریخ ادبیات دنیا چفت شده است، خدایگانی مانند: لورکا، محمود درویش، نرودا، ریتسوس، داستایوسکی، شاملو، جبران خلیل و... که چنان بتی ستودنی در معابر استورهای ملل دنیا جاودانه خواهند ماند.
منبع: "پرتوک"